دانلود سنتر به وبلاگ خودتون خوش اومدين. 19 اسفند 1391برچسب:, :: 7:18 :: نويسنده : سینا
تا حالا شده با خيال راحت و مطمين از اينكه با رسيدن به خانه ، فصل امني ، آغاز مي شود ، (گيرم براي خردك زماني به قاعده آفتاب كوتاه بعد از ظهر زمستان ) برسي پشت در خانه اما با نداشتن كليد از پا بيفتي و مستاصل شوي ؟ رهگذران همه دعوت مي كنند ، افتخار بدهي و قدم روي چشمشان بگذاري تا اهل خانه بيايند . اصرار مي كنند و با اين كار فاصله ميان وضع ناخوشايندي كه داري با امنيت نفس گرم آنها بيشتر مي شود . در اصرار آنها ، اعتراف به تاسفباري وضعيتت را پيدا مي كني و از روبه رو خودت را مي بيني ، بي خانمان . كسي چه مي داند شايد ، از همين جا از فاصله ميان آنچه موجوديتش در دارايي هاي ديگران تعين يافته است با نداشتن هاي ما ، غبطه يا فتنة حسد آغاز مي شود ! آنقدر سرگردان پيرامون مي شويم كه كودك چشم به راهمان ، رخصت بازي و سرخوشي را از دست مي دهد و حسرت ملازم نفس كشيدنمان مي شود . يك روز پيدا كردن عكسي قديمي شايد ، كسي را به يادمان بياورد كه نزديكترين با ما بود ، آنقدر به مركز دايرة خيال انگيز ذهنمان نزديك كه تا محيط را مي سنجيديم ، از چشممان افتاده بود و از ياد هم . حالا با وجوديكه رنگش پريده بازهم چندان خواستني است كه دريغ ديگر نبودنش ، چشم را خيس مي كند .... آنقدر خودت را مي كاوي ، ته و توي ذهنت هنوز خالي نشده از اهل خانه كسي پيدا مي شود و دستپاچه كليدش را به سويت پيش مي كشد . حالا نوبت دلجويي كردن تو از اوست كه فاصله ميان ناخوشايندي موقعيتش با آسودگي تو ، آغاز بازي تازه ايست . شايد اگر بازي هاي دنيا به آخر برسند و با هم تفاهم كنيم كه معادلاتمان قطعاً جواب داشته باشند ، ديگر بهانه اي براي ادامه دادن نداشته باشيم . شايد دنيا به مدد بازي پابرجاست . بازي هايي كه در طيف وسيع با مهره هاي محدود كليددار و بدون كليد در يك سوي پيوستار تا پنج بعلاوة يك يا سه بعلاوة سه در امتداد پيوستار و خدا مي داند چه مهره هاي ديگري در كجاي پيوستار گسترده اند . تصور مي كني ، اگر بشود دنيايي ساخت كه بازي هايش براي همه خوشايند باشد ، شايد بشود گفت دنياي بهتري است . اما اگر خوشايندي يكي از كشتن و غارت ديگري بنياد بگيرد ، اگر رياضت و دست از دنيا شستن كسي را خوش بيايد ، اگر ميثاق شكستن جاده تحقق آرزوهاي كساني را هموار كند ، اگر .... ميان اينهمه ضائقه متفاوت چگونه مي شود بازيي به راه انداخت كه پسند عمومي داشته باشد ؟ از اين گذشته معيار اندازه گيري خوشي و ناخوشي از يك طرف و مهندسي اين عوالم خلقي ، از طرف ديگر ، دست كيست ؟ چندي است كه ما به راه حل هاي خاص خودمان رسيده ايم ، يعني به صورت پايلوت نهادهاي روحاني را با نهادهاي تربيت جسماني در هم آميخته ايم و براي اولين بار بدون هيچ پيش فرضي يك كشور را به عنوان جامعه آماري آزمايشمان ، تعيين كرده ايم . مديريت هر دو بخش را رو در رو قرار داديم و با رعايت اصل برنده به جا ، مديريت آلياژ جديدمان كه مركب از جسم و جان بود را به برنده پلي اف واگذار كرديم . دقيقاً به اين دليل كه روية يونيورسالي براي تدبير نهاد آلياژي نداشتيم ، سه دوازدهم ، سه دوازدهم نتيجة امتزاج را اندازه گيري كرديم ، بي آنكه با تزريق الگو و كليشه اي خاص درصدد تغيير روند طبيعي تركيب برآييم . نتايج به دست آمده تا ماه پاياني سالي كه درآنيم ، نشانه هايي از رشد بافت هاي سربار در دستگاه هاي مولد انرژي وتوده هاي عضلاني ارگانيسم جديد شناسايي شد كه سرعت پيشرفت قابل ملاحظه اي را نشان مي دادند و در بخش هاي منسوب به نهادهاي روحاني ، بسامد بالايي از نگاه كردن ، خنديدن ، مشاركت در تمرينات اينتروال و سلام كردن به جنس مخالف ديده شد . با تدوين گزارش مصور عمليات ، برگ زريني به دانش بشر افزوديم و ثابت كرديم كه هر از چندي چشم ها را بايد شست و باور كرد كه دنيا اگر چه خاستگاه بازي هاست اما مي شود هر روز بازي تازه اي درآورد تا مانع از كسالت اهل دنيا شود ! نظرات شما عزیزان:
|
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||
![]() |